هوش مصنوعی: این متن شعری است که از غرور، نادانی و عواقب نپذیرفتن نصایح دیگران سخن می‌گوید. شاعر به فردی اشاره می‌کند که با تکبر و بی‌اعتنایی به توصیه‌های دیگران، خود را به نابودی کشانده است. همچنین، از زیان‌های چشم‌بد و انتخاب‌های نادرست در زندگی مانند گرایش به باده‌نوشی و دوری از پاکی سخن می‌گوید. در پایان، شاعر از بی‌سبب شکایت کردن و رسوایی در میان عاشقان انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند باده‌نوشی و رسوایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۴

به زور خود شدی مغرور تا انداختی خود را
نکردی گوش بر تعلیم ما تا باختی خود را

ندانستی که چشم بد نکویان را زیان دارد
نظر بر کعبتین انداختی تا باختی خود را

شد از آیینه ات نور حجاب و شرم رو گردان
به موج باده گلرنگ تا پرداختی خود را

سخن از پاکی دامن مگو ای ماه تردامن
که پیش مهر کردی پشت خم، تا ساختی خود را

چه خصمی داشتی با حسن روز افزون خود یارب؟
که از طاق دل اهل نظر انداختی خود را

سر حرف شکایت باز کردی بی سبب صائب
میان عاشقان بدنام و رسوا ساختی خود را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.