هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از دردها و ناامیدیهای زندگی سخن میگوید. شاعر از بیاعتنایی جهان به رنجهای انسان، نبودن امید در زندگی، و مقاومت در برابر سختیها میگوید. همچنین، اشارهای به استغنا و قناعت دارد و تأکید میکند که برخی ارزشها مانند شرم و حیا حتی با وجود وسوسهها پابرجا میمانند. در نهایت، شعر به این نکته اشاره دارد که غم و اندوه بر افراد آزاده تأثیر چندانی ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانهی شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۳۶۶
نسوزد دل به آه گرم من چرخ بد اختر را
ز دود تلخ پروا نیست چشم سخت مجمر را
منم کز تیره بختی ها ندارم صبح امیدی
وگرنه در سواد دل بهاری هست عنبر را
به حرف و صوت مهر خامشی را بر مدار از لب
سپر داری کن از تاراج مور این تنگ شکر را
دل قانع ز احسان کریمان است مستغنی
به آب تلخ دریا احتیاجی نیست گوهر را
نسوزد پرده شرم و حیا را باده روشن
ز آتش نیست پروایی پر و بال سمندر را
ز آب زندگی آیینه هم زنگار می گیرد
بود ظلمت نصیب از چشمه حیوان سکندر را
گران بر خاطر آزادمردان نیست کوه غم
ز بار دل نمی گردد دو تا قامت صنوبر را
ز دود تلخ پروا نیست چشم سخت مجمر را
منم کز تیره بختی ها ندارم صبح امیدی
وگرنه در سواد دل بهاری هست عنبر را
به حرف و صوت مهر خامشی را بر مدار از لب
سپر داری کن از تاراج مور این تنگ شکر را
دل قانع ز احسان کریمان است مستغنی
به آب تلخ دریا احتیاجی نیست گوهر را
نسوزد پرده شرم و حیا را باده روشن
ز آتش نیست پروایی پر و بال سمندر را
ز آب زندگی آیینه هم زنگار می گیرد
بود ظلمت نصیب از چشمه حیوان سکندر را
گران بر خاطر آزادمردان نیست کوه غم
ز بار دل نمی گردد دو تا قامت صنوبر را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.