هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر اهمیت احسان، بخشش و عشق الهی تأکید دارد. شاعر از بیفایده بودن گریه در برابر بیدردان سخن میگوید و به جای آن، کشت نیکی در زمین زندگی را توصیه میکند. همچنین، به وحدت در لطف و خشم معشوق اشاره کرده و ارزش واقعی زندگی را در شادی و عشق میداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۸۴
مجو از زاهدان خشک طینت گوهر عرفان
که از دریای گوهر، بهره خاشاک است ساحل را
نباشد آدمی را هیچ خلقی بهتر از احسان
که بوسد دست خود، هر کس که گیرد دست سایل را
ندارد گریه کردن حاصلی در پیش بی دردان
میفشان در زمین شور صائب تخم قابل را
غبار خط جانان لنگر آرام شد دل را
که سازد توتیای چشم، طوفان دیده ساحل را
تفاوت نیست در لطف و عتاب و خشم و ناز تو
تو از هر در درآیی می کنی گلزار محفل را
نباشد خونبها آن را که شادی مرگ می گردد
نگیرد خون ما چون خون گل دامان قاتل را
سماع اهل دل را نغمه پردازی نمی باید
که باشد مطرب از بال و پر خود مرغ بسمل را
به چشم من که با درد طلب قانع ز مطلوبم
ره خوابیده دارد راحت و آرام منزل را
که از دریای گوهر، بهره خاشاک است ساحل را
نباشد آدمی را هیچ خلقی بهتر از احسان
که بوسد دست خود، هر کس که گیرد دست سایل را
ندارد گریه کردن حاصلی در پیش بی دردان
میفشان در زمین شور صائب تخم قابل را
غبار خط جانان لنگر آرام شد دل را
که سازد توتیای چشم، طوفان دیده ساحل را
تفاوت نیست در لطف و عتاب و خشم و ناز تو
تو از هر در درآیی می کنی گلزار محفل را
نباشد خونبها آن را که شادی مرگ می گردد
نگیرد خون ما چون خون گل دامان قاتل را
سماع اهل دل را نغمه پردازی نمی باید
که باشد مطرب از بال و پر خود مرغ بسمل را
به چشم من که با درد طلب قانع ز مطلوبم
ره خوابیده دارد راحت و آرام منزل را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.