هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازه سبک هندی، سرشار از مضامین عاشقانه، عرفانی و فلسفی است. شاعر با به‌کارگیری تصاویر بدیع و تشبیهات زیبا، به بیان درد عشق، ناپایداری دنیا، صبر و تحمل، و اهمیت تلاش و توکل می‌پردازد. او از عناصر طبیعت مانند گل، بلبل، شبنم، سیلاب و کوه به‌عنوان نمادهایی برای انتقال مفاهیم عمیق انسانی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، درک کامل آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از واژگان و ترکیبات به‌کاررفته در شعر ممکن است برای این گروه سنی نامأنوس باشد.

غزل شمارهٔ ۳۸۹

نکرد از ناله شبخیز با خود گرمخون گل را
نشد روشن چراغ از شعله آواز بلبل را

به ناز و سر گرانی روی از خوبان نمی تابم
کند دندانه جان سخت من تیغ تغافل را

تراوش می کند راز نهان از مهر خاموشی
که شبنم مانع از جولان نگردد نکهت گل را

گهر ز افتادگی از باغ پای تخت کرد آخر
که می گوید ترقی نیست در طالع تنزل را؟

دل بی تاب از دست نوازش کی به حال آید؟
نسازد پا فشردن بر زمین، ساکن تزلزل را

حصاری چون تحمل از حوادث نیست پیران را
که از سیلاب گردد بردباری پشتبان پل را

ندارد آبهای تیره به ز استادگی صیقل
مده در گفتگو از دست، دامان تأمل را

مکن از کسب دست خویش کوته چون گرانجانان
منه بر کاهلی زنهار بنیاد توکل را

اگر زیر فلک جای اقامت هست و آسایش
زمین بر گاو چون بسته است از روز ازل جل را؟

منم کز ناله خود چاک می سازم گریبان را
وگرنه هست از گل صد گریبان چاک بلبل را

ز خوی تند نتوان روی گردان گشت از خوبان
به زخم خار نتوان داد از کف دامن گل را

نباشد امتدادی دولت سر در هوایان را
کند خط عاقبت کوتاه، دست زلف و کاکل را

بود گلبانگ بهتر از زر گل قدردانان را
چمن پیرا ز سیر باغ مانع نیست بلبل را

نشد چشم مرا خواب پریشان از گرستن کم
بود با چشمه ساران ریشه پیوند سنبل را

ز تمکین سرمه می گردد خروش سیل را صائب
اگر کوه گران از من سبق گیرد تحمل را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.