هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر عشق و شور درونی شاعر است که قابل خاموشی یا کنترل نیست. شاعر خود را با عناصری مانند شعله، نور، باده، و بحر مقایسه می‌کند و تأکید دارد که هیچ‌کس نمی‌تواند او را محدود یا فراموش کند. این شعر همچنین به مفاهیمی مانند عرفان، عشق الهی، و مقاومت در برابر مشکلات اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مقایسه با باده و شور درونی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۲۹

نیم آن شعله که خاموش توان کرد مرا
یا ز فانوس، قباپوش توان کرد مرا

بیش ازان است فروغ دل نورانی من
کز فلک در ته سرپوش توان کرد مرا

خون من در جگر تیغ زند جوش نشاط
نیستم باده که بی جوش توان کرد مرا

صاف گردیده ام از درد علایق چندان
که به صد رغبت می، نوش توان کرد مرا

گوش تا گوش پرست از سخنم روی زمین
چه خیال است که خس پوش توان کرد مرا؟

شور من حق نمک بر همه دلها دارد
نیست ممکن که فراموش توان کرد مرا

هست چون بحر زهر موج مرا آغوشی
کی تهیدست ز آغوش توان کرد مرا؟

غیر آن خط بناگوش، درین دعویگاه
حلقه ای نیست که در گوش توان کرد مرا

نگزیده است مرا تلخی ایام چنان
که به تکلیف، قدح نوش توان کرد مرا

هر کمندی نکند صید مرا چون منصور
صید چون دار به آغوش توان کرد مرا

بس که صائب زده ام جوش ز رنگینی فکر
در قدح چون می سر جوش توان کرد مرا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.