هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و تأثیرات عمیق آن بر زندگی خود سخن میگوید. او با وجود رنجها و خرابیهایی که عشق به بار آورده، هنوز به گرمی و زیبایی آن معترف است. حوادث و ناملایمات زندگی او را ویران کردهاند، اما او همچنان به عشق و اندیشههای پرشور خود پایبند است. شاعر از رنجهای عشق و غیرت میگوید و در نهایت از سخنان آتشین خود دفاع میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و مصیبت ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۶۱۷
اگر چه عشق به ظاهر خراب کرد مرا
ز روی گرم، پر از آفتاب کرد مرا
هنوز رنگ عمارت، نگار دستم بود
که ترکتاز حوادث خراب کرد مرا
به هیچ دلشده ای کار تنگ نگرفتم
چرا سپهر به قصر حباب کرد مرا؟
سرم همیشه ز کیفیت سخن گرم است
که جوش فکر، خم پر شراب کرد مرا
به خون گرم مکافات سوختم جگرش
اگر چه آتش سوزان کباب کرد مرا
خمش کن از سخن آتشین عنان صائب
که تاب شعله غیرت کباب کرد مرا
ز روی گرم، پر از آفتاب کرد مرا
هنوز رنگ عمارت، نگار دستم بود
که ترکتاز حوادث خراب کرد مرا
به هیچ دلشده ای کار تنگ نگرفتم
چرا سپهر به قصر حباب کرد مرا؟
سرم همیشه ز کیفیت سخن گرم است
که جوش فکر، خم پر شراب کرد مرا
به خون گرم مکافات سوختم جگرش
اگر چه آتش سوزان کباب کرد مرا
خمش کن از سخن آتشین عنان صائب
که تاب شعله غیرت کباب کرد مرا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.