هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عناصر طبیعت مانند گلشن، سوسن، سرو، خورشید و... برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی استفاده می‌کند. شاعر از آزادی از قید و بندها، عشق، حیرت و زیبایی سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه به مفاهیمی مانند رهایی، عشق و تقدیر می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۴۲

ز هوش برد چنان حیرت تو گلشن را
که سبز کرد خموشی زبان سوسن را

کسی ز قید خزان و بهار شد آزاد
که همچو سرو ازین باغ چید دامن را

نظر ز روی تو خورشید برنمی دارد
که نیست خیرگی از مهر، چشم روزن را

ز قید چرخ ترا عشق می کند آزاد
که رستم آرد بیرون ز چاه بیژن را

نبرد روح گرانی ز جسم یک سر موی
نداد فایده قرب مسیح سوزن را

خوش است دفع گرانان به هر روش باشد
ملال نیست ز سرگشتگی فلاخن را

به رنگ خویش برآورد روزگار، مرا
که رنگ ظرف بود آبهای روشن را

مدام بر سر حرف است خامه صائب
همیشه جوش بهارست نخل ایمن را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.