هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج عاشقانه و ناپایداری دنیا است. شاعر از داغ عشق، ناپایداری زیبایی‌ها، و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به بی‌وفایی زمانه و از دست رفتن ارزش‌ها دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و ناپایداری دنیا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۵

ز داغ نیست محابا به درد ساخته را
که آتش است گلستان، زر گداخته را

چنان به عهد تو آیین سرکشی شد عام
که در بغل ندهد سرو جای، فاخته را

چو گل ز چهره رنگین به خار غوطه زدیم
شناختیم کنون قدر رنگ باخته را

ز شرم خنجر مژگان بر کشیده او
به خاک کرد نهان مهر، تیغ آخته را

به یک دو هفته مه چارده هلالی شد
دوام نیست ازین بیش حسن ساخته را

شکسته حالی ما شد حصار ما صائب
که از خزان نبود بیم، رنگ باخته را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.