هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از گذر عمر و بیقراری خود میگوید. او از شبهایی یاد میکند که شادی (دختر رز) همراه او نیست و نالههایش همچون نسیم، رنگ گل را میبرد. تصویری از تشنگی و داغدگی نیز در انتهای شعر دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و حزنآلود است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار میباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده (مانند 'دختر رز' و 'برگ لاله') نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۶۵۸
ز عمر باج ستاند می دو ساله ما
به آفتاب شبیخون زند پیاله ما
ز بی قراری ما دردسر کشد بالین
شبی که دختر رز نیست در حباله ما
ز زیر بال ازان سر برون نمی آریم
که رنگ گل نپرد از نسیم ناله ما
نشسته تا به کمر در میان خاکستر
هنوز تشنه داغ است برگ لاله ما
به آفتاب شبیخون زند پیاله ما
ز بی قراری ما دردسر کشد بالین
شبی که دختر رز نیست در حباله ما
ز زیر بال ازان سر برون نمی آریم
که رنگ گل نپرد از نسیم ناله ما
نشسته تا به کمر در میان خاکستر
هنوز تشنه داغ است برگ لاله ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.