هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به زندگی، طبیعت، عشق و رنج‌های انسانی است. او از زیبایی‌های بهار و صبحگاه سخن می‌گوید، اما در عین حال به دردها و ناملایمات زندگی نیز اشاره می‌کند. شاعر از عشق و جستجوی معنا در زندگی می‌گوید و در نهایت، به اهمیت بیداری و آگاهی در زندگی تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر و تأمل دارند که برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۰۲

دریاب صبح فیض نسیم بهار را
در دیده جا ده این نفس بی غبار را

با درد خود گذار من خاکسار را
از روی گردباد میفشان غبار را

سهل است اگر به خواب شب قدر بگذرد
در خواب مگذران دم صبح بهار را

از چشم او به یک نگه خشک قانعیم
طی کرده ایم خواهش بوس و کنار را

بیرون شدن ز عالم تکلیف، نعمتی است
دیوانه از خدا طلبد نوبهار را

بی اختیار خون ز لب زخم می چکد
نتوان ز شکوه بست دهان خمار را

با روی سخت، خرده ز ممسک توان گرفت
آهن ز صلب سنگ برآرد شرار را

گم می شوند خلق به زیر فلک تمام
گوهر نبندد این صدف بی قرار را

دنبال صید، قطره بی جا نمی زنم
من رام می کنم به رمیدن شکار را

شب زنده دار باش که شب روز روشن است
در چشم باز، دیده شب زنده دار را

تاب شکنجه ات نبود گر ز چشم شور
صائب نهفته دار دل داغدار را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.