هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق، گناه، رحمت الهی و رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. او از راه دل و موانع آن مانند خس و خار گناه می‌گوید و به رحمت خداوند امیدوار است. همچنین، از عشق و فداکاری عاشقان و دردهای آنان یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند گناه و رنج‌های عاشقی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۷۳۶

رفتم ز راه دل خس و خار گناه را
کردم به آه همچو کف دست راه را

موج کرم به قیمت اکسیر می خرد
در بحر رحمت تو غبار گناه را

روز ازل به قامت عاشق بریده اند
مانند کعبه، جامه بخت سیاه را

پیش رخ تو زخم دندان حیرت است
دستی که چاک کرد گریبان ماه را

یک گوهر نسفته درین بحر خون نماند
در چشم خود ز بس که شکستم نگاه را

از خوی آتشین تو، چون موی زنگیان
دارند عاشقان تو در سینه آه را

صائب به بخت تیره و روز سیه بساز
از دل ببر هوای زمین سیاه را
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.