هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و عاشقانه از صائب تبریزی، بیانگر تسلیم و رضایت شاعر به قضا و قدر الهی، عشق حقیقی و گذر از ظواهر دنیوی است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، از دل‌سپردن به معشوق حقیقی، فنا در ذات الهی و بی‌اعتباری دنیا سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه‌ی کافی از زندگی دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات عرفانی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۷۷۵

دل از قضا به دست رضا داده ایم ما
عمری است تا رضا به قضا داده ایم ما

هر چند از بلای خدا می رمند خلق
دل را به آن بلای خدا داده ایم ما

روی تو روشن از نفس گرم ما شده است
آیینه را به آه جلا داده ایم ما

از خال او پناه به زلفش گرفته ایم
تن در بلا ز بیم بلا داده ایم ما

چون استخوان ما نشود آب از انفعال؟
رزق سگ ترا به هما داده ایم ما

حسن مجاز را به حقیقت گزیده ایم
در کعبه دل به قبله نما داده ایم ما

چون خار، رخت بر سر دیوار برده ایم
ترک بهار نشو و نما داده ایم ما

هستی ز ما مجوی که در اولین نفس
این گرد را به باد فنا داده ایم ما

چندین هزار تشنه جگر را ازین سراب
چون موج، سر به آب بقا داده ایم ما

نتوان خرید عمر به زر، ورنه همچو گل
زر با سپر به باد صبا داده ایم ما

از یکدگر گونه نریزیم چون حباب؟
دربسته خانه را به هوا داده ایم ما

صائب ز روزنامه اقبال خویشتن
فردی به دست بال هما داده ایم ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.