هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به زیبایی‌های زندگی و لذت‌های آن مانند نوشیدن شراب و ستایش انگور می‌پردازد و در مقابل، زهد و ریاکاری را نقد می‌کند. شاعر از ساقی کوثر می‌خواهد که به گلشن فردوس رز را نرنجاند و از اسراف در ملامت آن بپرهیزد. همچنین، او از شیشه می می‌خواهد که با جام پیوند بخورد و زندگی را جشن بگیرد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به مصرف شراب نیازمند درک بالاتری از ادبیات و فرهنگ است.

غزل شمارهٔ ۸۰۵

از بدگهری می شکند گوهر رز را
در دل چه گره هاست ز زاهد بر رز را

حاشا که گذارد کرم ساقی کوثر
در گلشن فردوس ملامتگر رز را

یک دانه انگور به زاهد مچشانید
حیف است فکندن به وبال اختر رز را

ای شیشه می چند دهن بسته نشینی؟
با جام بکن عقد روان دختر رز را

صائب اگر از نشأه می چشم دهی آب
از آب گهر سبز نمایی سر رز را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.