هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و مدح معشوق یا موضوعی مقدس می‌پردازد و از عناصر طبیعت مانند خار و خس، گنجینه، چمن، و خورشید برای بیان احساسات شاعر استفاده می‌کند. شاعر از غربت و دوری از وطن نیز سخن می‌گوید و عشق را به عنوان نیرویی که غربت‌زدگان را به یاد وطن می‌اندازد، توصیف می‌کند. در پایان، شعر به هنر و تأثیر ماندگار سخن اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند غربت و دوری از وطن نیاز به تجربه و درک بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۸۲۷

ای خار و خس بحر ثنای تو سخن ها
گنجینه گوهر ز مدیح تو دهن ها

یک بار بر این نه چمن سبز گذشتی
سر در پی بوی تو نهادند چمن ها

ما و سر آن زلف و پریشانی غربت
گرد سر این شام بود صبح وطن ها

از نقطه توان راه به مضمون سخن برد
غول ره ما گشت درازی سخن ها

تا شبنم افتاده بر افلاک برآید
خورشید جهانتاب فروهشته رسن ها

معموره عشق است که غربت زدگانش
در آب نگیرند گل از یاد وطن ها

نقد دو جهان غنچه صفت در گره توست
تا چند بگردی چو زبان گرد دهن ها؟

هر جا که شود خامه صائب گهرافشان
تا حشر بماند چو صدف باز دهن ها
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.