هوش مصنوعی: این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به بیان احساسات عمیق و عاشقانه می‌پردازد. در آن از عناصری مانند خورشید، شفق، گل، شمع، و دریا استفاده شده تا زیبایی و تأثیرات عشق و رنج‌های ناشی از آن را به تصویر بکشد. همچنین، به مفاهیمی مانند فداکاری، شهادت، و رهایی از دنیای مادی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۹۲۸

آن که رنگ خط به رخسارش ز مشک ناب ریخت
خار در پیراهن خورشید عالمتاب ریخت

چون شفق رنگین ز روی خاک می خیزد غبار
غمزه او بس که خون خلق را چون آب ریخت

می توان صد نامه انشا کرد از راه نگاه
شبنم بی درد اگر در گوش گل سیماب ریخت

تا چه خونها در دل مردم به بیداری کند
چشم مخموری که خون عالمی در خواب ریخت

ننگ هستی از سرم تیغ شهادت برگرفت
پیش دریا گرد راه از خویشتن سیلاب ریخت

دانه تسبیح شد از سردی زهاد خشک
شمع عالمسوز هر اشکی که در محراب ریخت

ترک جود اضطراری کن کز اهل جود نیست
هر که در کام نهنگ از بیم جان اسباب ریخت

این جواب آن غزل صائب که می گوید اسیر
همچو گرد سرمه از چشم غزالان خواب ریخت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.