هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از مفاهیمی مانند رضا و تسلیم در برابر خداوند، شکرگزاری، و پرهیز از مستی و غرور سخن می‌گوید. همچنین، شاعر از زیبایی و لطف طبیعت و تأثیر آن بر روح انسان صحبت می‌کند. در بخشی از شعر، شاعر به مفاهیم عرفانی و معنوی مانند نور الهی و رهایی از خاکساری اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۶۹۱

نگفتم دوشْ اِی زَیْنِ بُخاری
که نَتْوانی رضا دادن به خواری؟

دَران جان‌ها که شِکَّر رویَد از حَق
شِکَر باشد زِهر حِسّیْش جاری

اگر صد خُنْبِ سِرکه دَرکَشَد او
نه تَلْخی بینی او را، نی نِزاری

خدایَت چون سَر مَستی نداده ست
حَذَر کُن، تا سَرِ مَستی نَخاری

ازان سَر چون سَرِ جان را شراب است
هَمی نوشَد شرابِ اختیاری

زِ تو خنده هَمی‌پنهان کُند او
که او خَمْری‌‌‌ست و تو مِسکینْ خُماری

چو داد آن خواجه را سِرکه فُروشی
چه شیرین کرد بر وِیْ سوکْواری

گُوارِش خَر، ازان رُخسارِ چون ماه
کَزان یابَند مَردان خوش گُواری

دَرآیَد در تَنِ تو نورِ آن ماه
چُنان کَنْدَر زمین، لُطفِ بهاری

بِبَخشَد مَر تو را هم خِلْعَتِ سَبز
رَهانَد مَر تو را از خاکساری

تَصوّرها همه زینْ بویْ برده
بُرونْ روژیده از دلْ چون دُراری

تَفَضَّلْ اَیُّهَا السّاقی وَ اَوْفِرْ
وَ لکِنْ لا بِراح مُسْتَعارِ

وَ صَبِّحْنا بِخَمْر مُسْتَطاب
فَاِنَّ الْیُمْنَ جَمّا فِی ابْتِکارِ

وَ مَسَّیْنا بِخَمْر مِنْ صَبُوح
وَ دُمْ وَ اسْلَمْ اَیا خَیْرَ الْمُداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.