هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عناصر طبیعت مانند کوه، دریا، آفتاب و برق برای بیان مفاهیم عرفانی و احساسی استفاده می‌کند. شاعر از تمثیل‌های مختلف برای توصیف عشق، رنج، صبر و امید بهره می‌گیرد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم الهی و عرفانی مانند تجلی، غفلت و بیداری نیز دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های سنگین و زبان ادبی بالا، درک کامل آن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌کند.

غزل شمارهٔ ۱۱۰۰

کوه را پای ادب در دامن تمکین ازوست
پله ناز بتان سنگدل سنگین ازوست

گر چه شکر خنده اش در پرده شرم و حیاست
در دل دریای تلخ آب گهر شیرین ازوست

با دل مجروح ما حاشا که کوتاهی کند
آن که خون در ناف آهوی ختا مشکین ازوست

تا چه خواهد کرد یارب با دل بی تاب ما
برق جولانی که کوه طور بی تمکین ازوست

نیست غافل آفتاب از حال دورافتادگان
ذره را شمع تجلی بر سر بالین ازوست

دامن پاکی که خونم را نمی گیرد به خود
دستها چون پنجه مرجان به خون رنگین ازوست

در حریمش دولت بیدار، خواب آلوده ای است
آن که خواب غفلت ما این چنین سنگین ازوست

آن که می دارد زبان گندمین از ما دریغ
تخم انجم، خرمن مه، خوشه پروین ازوست

آتشین رویی که شمع محفل ما گشته است
خار مژگان مهر عالمتاب را زرین ازوست

نیست صائب غیر کوه غم، که بادا پایدار
آن که گاهی این دل بی تاب را تسکین ازوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.