۱۰۵۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۰۹

دِلاراما چُنین زیبا چرایی؟
چُنین چُست و چُنین رَعنا چرایی؟

گرفتم من که جانیّ و جهانی
چُنین جان و جهانْ آرا چرایی؟

گرفتم من که اِلْیاسیّ و خِضْری
چو آبِ خِضْر عُمراَفْزا چرایی؟

گرفتم من که دنیاییّ و دینی
چو دنیا مایهٔ سودا چرایی؟

گرفتم گنجِ قارونی به خوبی
چو موسی با یَدِ بَیضا چرایی؟

زِ رَشکَت دوستْ خونِ دوست ریزد
بدین حَد شَنگ و سَرغوغا چرایی؟

چو نورِ تو گرفت از قافْ تا قاف
نَهان از دیده چون عَنْقا چرایی؟

ندارد هیچ حَلْوا طَبْعِ صَهْبا
تو هم حَلْوا و هم صَهْبا چرایی؟

زِ عشقِ گفتِ تو با خود به جنگَم
که پیشِ چون وِیْ‌یی گویا چرایی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.