هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره رنج، ناامیدی، عشق و تنهایی است. او از داغ سودا، بی‌پناهی، و امیدهای بربادرفته سخن می‌گوید و با تصاویر شاعرانه مانند خار دامنگیر، سیل بی‌زنهار، و شمعی که از اشک و آه می‌سوزد، این مفاهیم را به تصویر می‌کشد. شاعر همچنین به رابطه‌اش با جهان و تقدیر اشاره می‌کند و گاه از طنز تلخ برای بیان دردهایش استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۳۶

داغ سودا فارغ از فکر کلاهم کرده است
بی نیاز از افسر این چتر سیاهم کرده است

خار دامنگیر گردد شهپر پرواز من
تا محبت جذبه خود خضر را هم کرده است

از پناه خود مرا حاشا که سازد ناامید
آن که چون صحرای محشر بی پناهم کرده است

گر امید ناامیدان برنمی آرد، چرا
ناامید از عالم آن امیدگاهم کرده است؟

تیره روزم، لیک از غیرت دل خود می خورم
مهر عالمتاب اگر روشن چو ماهم کرده است

شاهد دلسوزی گردون عاجزکش بس است
خنده برق آنچه با مشت گیاهم کرده است

سیل بی زنهار را مانع ز جولان می شود
خواب سنگینی که غفلت سنگ را هم کرده است

در چه افکنده است باز از قیمت نازل مرا
کاروانی گر خلاص از قید چاهم کرده است

غنچه خسبان می ربایندم ز دست یکدگر
تا سبکروحی نسیم صبحگاهم کرده است

تا گشودم چشم روشن در شبستان وجود
راستی، چون شمع، خرج اشک و آهم کرده است

خواهد از داغ ندامت سوخت صائب چون چراغ
آن که دور از محفل خود بیگناهم کرده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.