هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی از ناتوانی در بیان شکرگزاری به دلیل کثرت نعمت‌ها، گذر سریع زمان، رهایی از دغدغه‌ها، و دردهای روحی و جسمی سخن می‌گوید. همچنین، به موضوعاتی مانند عشق، صبر، تقدیر و حوادث زندگی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و دردهای روحی نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۴۹

شکر ما کوته زبان از کثرت احسان شده است
برگ این نخل برومند از ثمر پنهان شده است

دست از دامان دلهای پریشان برمدار
رو به دریا می رود ابری که بی باران شده است

می تراود از در و دیوار او نقش مراد
خانه هر کس که چون آیینه بی دربان شده است

روزگار غفلت ما می رود چون برق و باد
کشتی ما از گرانباری سبک جولان شده است

می کشد در جسم، جان از پاکدامانی عذاب
مصر بر یوسف ز عصمت تنگ چون زندان شده است

سیل بی زحمت به دریا می برد خاشاک را
با خرام او، برون رفتن ز خود آسان شده است

با ضعیفان پنجه کردن نیست کار سرکشان
آتش از خاشاک ما بسیار رو گردان شده است

نیست زر در آستین غنچه و دامان گل
تا کدامین سرو در گلزار دست افشان شده است

از رگ تلخی، میان باده بی زنار نیست
در زمان چشم او عالم فرنگستان شده است

می خورد تیر حوادث را به جای نیشکر
هر که صائب بر سر خوان فلک مهمان شده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.