هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، عقل و عشق، و تجربه‌های انسانی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند گل، بلبل، شمع، و مار برای بیان احساسات و مفاهیم عمیق استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۱۱۷۳

هر نظر بازی که آن لبهای خندان دیده است
برگ عیش عالمی در غنچه پنهان دیده است

از گریبان لعل را چون اخگر اندازد برون
تا لب لعل تراکان بدخشان دیده است

چون نسازد ناله گرمش جگرها را کباب؟
بلبل ما بارها داغ گلستان دیده است

زنگ ظلمت از دل تاریک ما نتوان زدود
داغ چندین شمع روشن این شبستان دیده است

عقل کوته بین ز بیم حشر می لرزد به خود
عشق در بیداری این خواب پریشان دیده است

از سواد شهر اگر رم می کند عذرش بجاست
گوشه چشمی که مجنون از غزالان دیده است

چون ز نسیان یاد کنعان را نیندازد به چاه؟
این نوازشها که ماه مصر از اخوان دیده است

آیه رحمت شمارد پیچ و تاب مار را
هر که چین منع از ابروی دربان دیده است

حال جان پاک را در قید تن داند که چیست
هر که ماه مصر را در چاه و زندان دیده است

هر که صائب آب زد بر آتش خشم و غضب
چون خلیل الله در آتش گلستان دیده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.