هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند گذرایی عمر، وحدت در هستی، و بی‌وفایی دنیا می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند شمع، گل، و کعبه، به بیان این اندیشه‌ها می‌پردازد که در نهایت همه چیز زودگذر است و وحدت حقیقی در هستی وجود دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۹۶

عمر شمع صبح و لطف بی بقای او یکی است
عهد گل در زود رفتن با وفای او یکی است

گر چه در هر گوشه صد قربانی لب تشنه هست
آن که زمزم سرزند از زیر پای او یکی است

هر که را بر دست نقاش است چشم دوربین
رتبه بال و پر طاوس و پای او یکی است

مرکز بر گرد سر گردیدن عالم شده است
کعبه قانع که در سالی قبای او یکی است

در حلاوتخانه وحدت دویی را بار نیست
قند شیرین کار و زهر جانگزای او یکی است

هر که چون صائب کند قطع طمع از روزگار
در مذاقش لطف گردون و جفای او یکی است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.