هوش مصنوعی: این متن به مفهوم بیگانگی و آشنایی در زندگی می‌پردازد و بیان می‌کند که گاهی آشنایی‌های ظاهری می‌توانند منجر به بیگانگی عمیق‌تری شوند. همچنین، اشاره می‌کند که رهایی از قید و بندهای دنیوی ممکن است از طریق بیگانگی از خود حاصل شود. متن از استعاره‌های مختلفی مانند گل بی‌خار، باده بی‌دردسر، و آب و روغن برای انتقال مفاهیم استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۹۸

راحت کونین در زیر سر بیگانگی است
هست اگر دارالامانی کشور بیگانگی است

از ریاض آشنایی خاطر خرم مجوی
این گل بی خار در بوم و بر بیگانگی است

آشنایی هر نفس دارد خمار تازه ای
باده بی دردسر در ساغر بیگانگی است

آب و روغن را به هم پیوند دادن مشکل است
آشنایی های بی نسبت سر بیگانگی است

تا ز خود بیگانه گشتم، رستم از قید فلک
رخنه ای گر دارد این زندان، در بیگانگی است

موج را سرگشته دارد آشنایی های بحر
پشت ما بر کف قاف از لنگر بیگانگی است

قطع پیوند جهان با آشنایی مشکل است
این برش در تیغ صاحب جوهر بیگانگی است

دل چو با هم آشنا افتاد گو دیدن مباش
دیده فرد باطلی از دفتر بیگانگی است

فارغند از آشنایی آشنایان ازل
آشنایی های رسمی مصدر بیگانگی است

در کتاب آشنایی معنی بیگانه نیست
این حدیث آشنا در دفتر بیگانگی است

می توان معشوق را از راه وحشت رام کرد
این می زود آشنا در ساغر بیگانگی است

آشنایان محبت منعمند از درد و داغ
سینه بی داغ، صائب محضر بیگانگی است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.