هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مفاهیمی مانند انتظار، عشق، رنج، و فلسفه زندگی سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، احساسات عمیق انسانی و مفاهیم متعالی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۲۳

دل به خون در انتظار وعده جانان نشست
بر سر آتش به تمکین این چنین نتوان نشست

در صدف گوهر ز چشم شور باشد در امان
حسن یوسف بیش شد تا در چه و زندان نشست

بیم سیلاب خطر فرش است در معموره ها
فارغ البال است هر جغدی که در ویران نشست

از کواکب تا پر از سنگ است دامان فلک
با حضور دل درین وحشت سرا نتوان نشست

گشت تیر روی ترکش در نظرها آه من
در دل تنگم ز بس پهلوی هم پیکان نشست

چشمه خورشید در گرد خجالت غوطه زد
تا غبار خط مشکین بر رخ جانان نشست

داشتم وقت خوشی از بی قراری های عشق
کشتیم بی بال و پر گردید تا طوفان نشست

در سیاهی چون نگین زد غوطه اسکندر، ولی
خضر را نقش مراد از چشمه حیوان نشست

شد عبیر رحمت جاوید صائب در کفن
هر که را گردی ز راه عشق بر دامان نشست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.