هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه، رنج‌های عشق، و ناامیدی‌های ناشی از آن است. شاعر از شکست‌های عاطفی، مستی و خمار عشق، و بی‌توجهی معشوق شکایت می‌کند. همچنین، اشاراتی به صبر در برابر سختی‌ها، مقاومت در عشق، و نقد خشک‌مغزی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشارات به رنج و ناامیدی، برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین مانند مستی و خمار ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۲۴

ریخت در دل سینه من هر که را مینا شکست
من شدم مستان خمار هر که را صهبا شکست

در خمار و مستی از ما چون نمی گیرد خبر
توبه ما را چرا آن چشم بی پروا شکست؟

می کند خون گل ز چشم غیرتم بی اختیار
تا که را خاری ز راه عشق او در پا شکست

خشک مغزان جهان با تردماغان دشمنند
کشتی ما تخته ها بر مغز این دریا شکست

ظلم کردن بر بلا گردان خود انصاف نیست
بی سبب بال مرا آن آتشین سیما شکست

نعل ما را شوق بیتابی که بر آتش نهاد
بر کمر کوه گران را دامن صحرا شکست

چون علم گر پا توانی کرد قایم در مصاف
لشکری را می توانی با تن تنها شکست

بر چراغ دیده من نور بیتابی فزود
آن که از سنگین دلی آیینه ما را شکست

می شمارد سنگ کم رطل گران را ظرف ما
ساغر بی ظرف نتواند خمار ما شکست

خاک خواهد کرد صائب درد می در کاسه اش
محتسب گر بر سر خم ساغر و مینا شکست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.