هوش مصنوعی: شاعر در این متن به جستجوی حال دل خود می‌پردازد و از حکیمان و داستان‌های مختلف کمک می‌گیرد. او در نهایت به این نتیجه می‌رسد که تنها خداوند است که می‌تواند حال دل را درک کند و آن را به انسان عطا کند. شاعر تأکید می‌کند که دل را نمی‌توان از دیگران یافت، بلکه تنها از طریق درگاه خداوند قابل دستیابی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۲۲

به کویِ دلْ فرورفتم زمانی
هَمی‌جُستم زِ حالِ دلْ نشانی

که تا چون است اَحْوالِ دلِ من
که از وِیْ در فَغان دیدم جهانی

زِ گُفتارِ حَکیمانْ بازجُستم
به هر وادیّ و شهری داستانی

همه از دستِ دلْ فریاد کردند
فُتادم زین حَدیث اَنْدَر گُمانی

زِ عقلِ خود سَفَر کردم سویِ دل
نَدیدم هیچ خالی زو مکانی

میانِ عارف و مَعْروفِ این دل
هَمی‌گَردد بِسانِ تَرجُمانی

خداوندانِ دل دانند دلْ چیست
چه داند قَدْرِ دلْ هر‌ بی‌رَوانی

زِ دَرگاهِ خدا یابی دل و بَسْ
نَیابی از فُلانیّ و فُلانیّ

نیابی دلْ جُز از جَبّارِ عالَم
شَهیدِ هر نشان و‌ بی‌نشانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.