هوش مصنوعی: این شعر به بیان دردها و رنج‌های عشق می‌پردازد و از مقایسه‌های عمیق مانند مجنون، فرهاد، و شیرین استفاده می‌کند. شاعر احساس می‌کند که بار عشق و رازهای آن سنگین‌تر از آن است که حتی طبیعت یا دیگران بتوانند تحمل کنند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند همت، غیرت، و مستی عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مستی و رنج‌های عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۳۶۴

آنچه من برتافتم از درد، مجنون برنتافت
این قدر کوه گران بر سینه هامون برنتافت

راز عشق از پرده دل عاقبت بیرون فتاد
خانه تنگ حباب اسباب جیحون برنتافت

بخیه ام بر روی کار افتاد از انکار عشق
شاهراه ساده لوحی نعل وارون برنتافت

ذره ناچیز ما بر گردن همت گرفت
بار سنگین امانت را که گردون برنتافت

غیرت فرهاد زور آورد و بر گردن گرفت
دستگاه حسن شیرین را که گلگون برنتافت

کوه و صحرا خون غرق از لاله سیراب کرد
بارشان و شوکت فرهاد و مجنون برنتافت

صورت شیرین نگردد در نظرها چون سبک؟
کوه تمکین ترا میزان گردون برنتافت

هر که چون صائب ز عشق لایزالی مست شد
منت کیف از شراب و بنگ و افیون برنتافت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.