هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عناصری مانند لعل لب، گوهر، آیینه، گل، و سمندر برای بیان احساسات عمیق عاشقانه و مفاهیم معنوی استفاده می‌کند. شاعر از تضادها و نمادها برای نشان دادن عشق، درد، و روشنایی بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیازمند سطحی از بلوغ فکری و ادبی است.

غزل شمارهٔ ۱۴۲۰

خط نارسته ز لعل لب دلبر پیداست
رشته از صافی این دانه گوهر پیداست

گر چه ز آیینه روشن ننماید جوهر
خط نارسته ازان چهره انور پیداست

مهر و کین می شود از صفحه سیما ظاهر
صافی و تیرگی آب ز گوهر پیداست

آه گرمی که گره در دل پر خون من است
همچو داغ از جگر لاله احمر پیداست

می کند گل ز جبین، تیرگی و صافی دل
در کدو هر چه نهفته است، ز ساغر پیداست

چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز!
که ز هر حلقه او عالم دیگر پیداست

ندهد حسن گلوسوز امان عاشق را
خامی آتش سوزان ز سمندر پیداست

جنت نسیه بود نقد، دل روشن را
عکس فردوس ازین چشمه کوثر پیداست

نشد از کوه غم و درد، دل من ساکن
شور دریا ز گرانسنگی لنگر پیداست

لب اظهار گشودن، ثمر خامیهاست
سوز عشق از لب خشک و مژه تر پیداست

صاف کن سینه اگر ذوق تماشا داری
که ازین آینه، آفاق سراسر پیداست

پرده معنی روشن نشود صائب لفظ
عالم آشوبی ازان زلف معنبر پیداست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.