هوش مصنوعی: این شعر به ستایش درویشان و زندگی زاهدانه آن‌ها می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند صدف، گوهر، ماه نو و آیینه، ارزش معنوی و سادگی درویشان را توصیف می‌کند. او اشاره می‌کند که ثروت واقعی در سینه‌های پاک و بی‌کینه آن‌هاست و برخلاف زندگی پرزرق و برق شاهان، درویشان با کمترین امکانات اما با قلبی آرام و راضی زندگی می‌کنند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات و فرهنگ فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۹۵

صدف بحر بقا سینه درویشان است
گوهر آن، دل بی کینه درویشان است

هر چه دارد فلک از بهر فقیران دارد
ماه نو صیقل آیینه درویشان است

مشت خونی که دل نافه ازو پر خون است
در ته خرقه پشمینه درویشان است

چهره نعمت الوان شهان چون لاله
داغ نان جو و کشکینه درویشان است

نیست در هفته ارباب توقع تعطیل
صبح شنبه شب آدینه درویشان است

می شود دل ز قبول نظر خلق سیاه
دست رد صیقل آیینه درویشان است

دل آسوده ز گنجینه شاهان مطلب
این گهر در صدف سینه درویشان است

نیست امروز هواخواه فقیران صائب
مخلص و بنده دیرینه درویشان است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.