هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از درد دل و عشق خود می‌گوید که مانند پیکان و تیر بر قلب و تنش اثر گذاشته است. او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود سخن می‌گوید و در نهایت، عشق را به عنوان کعبه و قبله‌گاه نیازمندان توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۵۴۶

دلم از کثرت پیکان تو آهن شده است
تنم از ناوک دلدوز تو جوشن شده است

مژه از پرتو رخسار تو زرین گردد
این چراغ از نفس گرم که روشن شده است؟

پنبه از داغ دل خویش که برداشت، که باز
دامن دشت جنون وادی ایمن شده است؟

در بیابان جنون، چشم به هر جا فکنی
دانه آبله ماست که خرمن شده است

در تمنای تو ای قبله ارباب نیاز
کعبه سرگشته تر از سنگ فلاخن شده است

چاشنی از لب شکر شکن او دارد
فکر صائب که سزاوار شنیدن شده است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.