هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد و رنج درونی سخن میگوید و به نبود انصاف و عدالت در جهان اشاره دارد. شاعر از ناملایمات زندگی و ناموزونیهای روزگار شکایت میکند و با استفاده از استعارههای زیبا، احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از استعارهها و واژههای به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۶۰۳
گر چه نم در جگر و در دل تنگم خون نیست
مژه ام چشم به راه مدد جیحون نیست
رزق موری چو من از خوشه آن زلف برید
یک جو انصاف در آن چهره گندم گون نیست
صاف کن آینه و رو به خرابات گذار
خشت خم هیچ کم از سینه افلاطون نیست
الف قد تو آورده رعونت با خویش
مصرع سرو به تقطیع کسان موزون نیست
حاصل دهر بود لازم ناموزونی
سرو ازان بی ثمر افتاد که ناموزون نیست
صائب این کاوش ایام نه تنها با توست
چهره کیست که از خون جگر گلگون نیست؟
مژه ام چشم به راه مدد جیحون نیست
رزق موری چو من از خوشه آن زلف برید
یک جو انصاف در آن چهره گندم گون نیست
صاف کن آینه و رو به خرابات گذار
خشت خم هیچ کم از سینه افلاطون نیست
الف قد تو آورده رعونت با خویش
مصرع سرو به تقطیع کسان موزون نیست
حاصل دهر بود لازم ناموزونی
سرو ازان بی ثمر افتاد که ناموزون نیست
صائب این کاوش ایام نه تنها با توست
چهره کیست که از خون جگر گلگون نیست؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.