هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر دردها و آرزوهای عاشقانه و معنوی است. شاعر با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، به ناکامیها و آرزوهای خود اشاره میکند. او از کمبود نور و صفا در دل، نبود وفا در گلهای باغ، و بیصدایی دل شکسته عاشقان مینالد. همچنین، آرزو میکند که اگر شرایط بهتر بود، زندگی معنوی و عاشقانهاش نیز مسیر بهتری میپیمود.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۶۲۳
اگر آیینه دل نور و صفایی می داشت
در نظر چهره خورشید لقایی می داشت
خرج آب و گل تعمیر نمی شد هرگز
برگ کاه من اگر کاهربایی می داشت
دست در دامن خورشید نمی زد شبنم
گل این باغ اگر بوی وفایی می داشت
بر سر کوی تو غوغای قیامت می بود
گر شکست دل عشاق صدایی می داشت
می گذشت از دل من راست کجا ناوک او
استخوان من اگر بخت همایی می داشت
به جفا دل ز تو شد قانع و دشمنکام است
آه اگر از تو تمنای وفایی می داشت
بیخبر می گذرد عمر گرامی افسوس
کاش این قافله آواز درایی می داشت
دل نهاد قفس جسم نمی شد صائب
دل سرگشته اگر راه به جایی می داشت
در نظر چهره خورشید لقایی می داشت
خرج آب و گل تعمیر نمی شد هرگز
برگ کاه من اگر کاهربایی می داشت
دست در دامن خورشید نمی زد شبنم
گل این باغ اگر بوی وفایی می داشت
بر سر کوی تو غوغای قیامت می بود
گر شکست دل عشاق صدایی می داشت
می گذشت از دل من راست کجا ناوک او
استخوان من اگر بخت همایی می داشت
به جفا دل ز تو شد قانع و دشمنکام است
آه اگر از تو تمنای وفایی می داشت
بیخبر می گذرد عمر گرامی افسوس
کاش این قافله آواز درایی می داشت
دل نهاد قفس جسم نمی شد صائب
دل سرگشته اگر راه به جایی می داشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.