هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق، شوریدگی، و جستجوی حقیقت می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند خال لب یار، مور، شبنم، گل، زلف، و لیلی و مجنون برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. همچنین، مفاهیم عرفانی مانند رسیدن به حقیقت و زهد نیز در ابیات دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۵۱

نه خط ز خال لب یار سر برآورده است
که در هوای شکر، مور پر برآورده است

میان شبنم و گل، پرده حجاب شده است
ترا کسی که ز اهل نظر برآورده است

سبک عنانی زلف از تپیدن دلهاست
ز بیقراری ما، دام پر برآورده است

زخنده اش جگر خاک شکرستان است
لبی که مور مرا از شکر برآورده است

تو شیشه جان غم خود خور که عشق سنگین دل
مرا چو کبک به کوه و کمر برآورده است

به خون باده گلرنگ تشنه زان شده ام
که از حریم توام بیخبر برآورده است

به لامکان حقیقت کجا رسد زاهد؟
که زهد بر رخش از قبله، در برآورده است

مشو ز لاله سیراب و داغ او غافل
که لیلیی ز سیه خانه سر برآورده است

همای عشق که افلاک سایه پرور اوست
در آشیانه ما بال و پر برآورده است

مگر به فکر لب او فتاده ای صائب؟
که ناله های تو رنگ دگر برآورده است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.