۲۸۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۸۰

در شرابم چیزِ دیگر ریختی، دَر ریختی
باده تنها نیست این، آمیختی، آمیختی

بارِ دیگر توبه‌ها را سوختی، دَرسوختی
بارِ دیگر فِتْنه را اَنْگیختی، اَنْگیختی

چون بِدیدَم در سَرَم سودایِ تو، سودایِ تو
آمدی، درگَردَنم آویختی، آویختی

طُرّه‌‌هایِ مُشک را دَربافتی، دَربافتی
تارهای صَبر را بُگْسیختی، بُگْسیختی

تو اگر مُنْکِر شُدی، گویم نشان، گویم نشان
مُشک بر شَعْرِ سِیَه می‌بیختی، می‌بیختی

ای قَدَح رُخسارِ من اَفْروختی، اَفْروختی
وِیْ غَمْ آخِر از دِلَم بُگْریختی، بُگْریختی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.