هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی، شاعر بزرگ سبک هندی، سرشار از تصاویر و مضامین عرفانی و عاشقانه است. شاعر با استفاده از استعارهها و تشبیههای زیبا، از عشق، امید، رنج، و زیباییهای طبیعت سخن میگوید. او همچنین به مقایسهای بین زاهد و عاشق پرداخته و ارزشهای متفاوت آنها را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعارهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۱۸۹۹
خط را به دور عارض او شان دیگرست
هر مور ازین سپاه سلیمان دیگرست
از نوشخند گل دل من وا نمی شود
صبح امید من لب خندان دیگرست
هر غنچه ای به شور نمی آورد مرا
شور جنون من ز نمکدان دیگرست
زاهد اگر به سدره و طوبی است تخته بند
ما را نظر به سرو خرامان دیگرست
بر روی کس مخند که هر خنده ای ز گل
بر عندلیب زخم نمایان دیگرست
در گلشنی که بند نقاب تو واشود
هر داغ لاله دیده حیران دیگرست
هر چند در حلاوت گفتار حرف نیست
با شهد خامشی ز سخن شان دیگرست
آن را که دل سیاه شود از قبول خلق
بر سینه دست رد کف احسان دیگرست
از تشنگی به دیده باریک بین من
هر موجه سراب رگ جان دیگرست
صائب اگر چه سیر گل و لاله دلگشاست
دست و دل گشاده گلستان دیگرست
هر مور ازین سپاه سلیمان دیگرست
از نوشخند گل دل من وا نمی شود
صبح امید من لب خندان دیگرست
هر غنچه ای به شور نمی آورد مرا
شور جنون من ز نمکدان دیگرست
زاهد اگر به سدره و طوبی است تخته بند
ما را نظر به سرو خرامان دیگرست
بر روی کس مخند که هر خنده ای ز گل
بر عندلیب زخم نمایان دیگرست
در گلشنی که بند نقاب تو واشود
هر داغ لاله دیده حیران دیگرست
هر چند در حلاوت گفتار حرف نیست
با شهد خامشی ز سخن شان دیگرست
آن را که دل سیاه شود از قبول خلق
بر سینه دست رد کف احسان دیگرست
از تشنگی به دیده باریک بین من
هر موجه سراب رگ جان دیگرست
صائب اگر چه سیر گل و لاله دلگشاست
دست و دل گشاده گلستان دیگرست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.