هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به عظمت و جایگاه انسان (آدم) در جهان میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای عمیق، انسان را به عنوان موجودی با ارزش و توانمند توصیف میکند که حتی فلک نیز تحت فرمان اوست. همچنین، به مسئولیتها و تواناییهای انسان اشاره شده و گاهی از ضعفها و کفران او نیز سخن به میان آمده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار خواهد بود. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۹۱۶
عرش بلند مرتبه بنیان آدم است
خورشید عقل، شمسه ایوان آدم است
آدم چه جوهری است، که گنجینه سپهر
با صد هزار چشم نگهبان آدم است
لعلی که خون کند به جگر آفتاب را
در مشت خاک بی سر و سامان آدم است
همت بلند دار که نه خاتم سپهر
فرمان پذیر دست سلیمان آدم است
در بزم قدسیان خبری زین چراغ نیست
سوز و گداز، شمع شبستان آدم است
از پیچ و تاب درد، ملک را نصیب نیست
این تاب در کمند رگ جان آدم است
ده آیه حواس که منشور قدرت است
نازل ز روی مرتبه در شأن آدم است
از قدر، پای بر سر گردون گذاشته است
در خاک اگر چه گوشه دامان آدم است
بر هر گل زمین، گل ابری گماشته است
روی شکفته تازه کن جان آدم است
تا دست می رسد به می و مطرب و نگار
اندیشه بهشت ز کفران آدم است
از دلو آفتاب ربوده است اختیار
این یوسفی که در چه کنعان آدم است
آدم نه ای، ازان ز فلک شکوه می کنی
ورنه فلک مسخر فرمان آدم است
صائب جواب آن غزل سیدست این
کامروز آدم است که شیطان آدم است
خورشید عقل، شمسه ایوان آدم است
آدم چه جوهری است، که گنجینه سپهر
با صد هزار چشم نگهبان آدم است
لعلی که خون کند به جگر آفتاب را
در مشت خاک بی سر و سامان آدم است
همت بلند دار که نه خاتم سپهر
فرمان پذیر دست سلیمان آدم است
در بزم قدسیان خبری زین چراغ نیست
سوز و گداز، شمع شبستان آدم است
از پیچ و تاب درد، ملک را نصیب نیست
این تاب در کمند رگ جان آدم است
ده آیه حواس که منشور قدرت است
نازل ز روی مرتبه در شأن آدم است
از قدر، پای بر سر گردون گذاشته است
در خاک اگر چه گوشه دامان آدم است
بر هر گل زمین، گل ابری گماشته است
روی شکفته تازه کن جان آدم است
تا دست می رسد به می و مطرب و نگار
اندیشه بهشت ز کفران آدم است
از دلو آفتاب ربوده است اختیار
این یوسفی که در چه کنعان آدم است
آدم نه ای، ازان ز فلک شکوه می کنی
ورنه فلک مسخر فرمان آدم است
صائب جواب آن غزل سیدست این
کامروز آدم است که شیطان آدم است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.