هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق خود سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق عشق بر جان و دل خود و دیگران می‌گوید و از تشبیهات زیبا و شاعرانه برای توصیف احساسات خود استفاده می‌کند. شاعر همچنین از تناقضات و پیچیدگی‌های عشق سخن می‌گوید و آن را به عنوان نیرویی قدرتمند و تغییردهنده توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و استعارات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد تا بتواند به درستی درک و تفسیر شود.

غزل شمارهٔ ۲۷۸۸

آه ازان رُخسارِ بَرق اندازِ خوش عَیّاره‌یی
صاعِقه‌‌‌ست از بَرقِ او بر جانِ هر بیچاره‌یی

چون زِ پیشِ رِشتهٔ دُر، لَعْلِ چون آتش بِتافت
موج زد دریایِ گوهر، از میانِ خاره‌یی

این دلِ صدپاره، مَر دَربانِ جان را پاره داد
چون به پیشِ پَرده آمد، بهتَرَک شُد پاره‌یی

هشت مَنْظَر شُد بهشت و هر یکی چون دَفتری
هشت دَفتر دَرج بین در رُقعهٔ رُخساره‌یی

تا چه مُرغ است این دِلَم، چون اُشتُران زانو زده
یا چو اُشتُرمُرغ گِردِ شُعله،آتش خواره‌یی

هم دُکان شُد این دِلَم با عشقَت ای کانِ طَرَب
خوش حَریفی یافت او هم در دُکان، هم کاره‌یی

ز آفتابِ عشقِ تو ذَرّاتِ جان‌ها شُد چو ماه
وَزْ سَعادت در فَلَک هر ساعتی اِسْتاره‌یی

نَقشِ تو نادیده و یک یک حکایت می‌کُند
چون مسیح از نورِ مَریَم، روحْ در گَهْواره‌یی

شَمسِ تبریزی تَناقُض چیست در احوالِ دل؟
هم مُقیمِ عشق باشد، هم زِ عشقْ آواره‌یی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.