هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، درد و غم بی‌کران سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند گذر عمر، غفلت، سختی‌های زندگی و رنج‌های عشق اشاره دارد. شاعر از بی‌توجهی انسان به زمان و زندگی انتقاد می‌کند و با استفاده از استعاره‌های زیبا، حالات روحی و عاطفی خود را بیان می‌دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و نمادها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۹۴

ما را ز عشق درد و غم بیکرانه است
دریای بیکنار سراسر میانه است

غفلت نگشت مانع تعجیل عمر را
در خواب نیز قافله ما روانه است

غافل مشو ز پاس نفس تا حیات هست
کاین شمع در کمین نسیم بهانه است

شد سنگ آب و سختی دل همچنان بجاست
با آن که سالهاست درین شیشه خانه است

هر چند روزگار کند شور بیشتر
خواب گران غفلت ما را فسانه است

از حرف سخن، روی نتابند مبرمان
مرغ حریص را گره دام دانه است

بر توسن سبکرو پا در رکاب عمر
موی سفید گشته ما تازیانه است

از دلبران طلب خبر دل رمیدگان
چون تیر در کمان نبود بر نشانه است

در گوشه قفس مگر از دل برآورم
این خارها که در دلم از آشیانه است

گردید از نظاره ما حس شوخ چشم
بر آهوی رمیده، نگه تازیانه است

در خاکساری آن که چو صائب تمام شد
بر صدر اگر قرار کند آستانه است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.