۲۸۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۰۰

در میانِ جانْ نِشین، کِامْروز جانِ دیگری
کین جهانْ خیره است در تو، کَزْ جهانِ دیگری

خوش خُرام ای سَروِ جان کامروز جانِ دیگری
خوش بِخَند ای گُلْسِتان کَزْ گُلْسِتانِ دیگری

آبِ خَلْقان رفت جُمله در هوایِ آب و نان
یوسُفا در قَحْطِ عالَم آب و نانِ دیگری

تو جهانِ زندگیّ و این جهانِ بَندگی
تو زِ شاهِ شَهْ نِشان، وَاللَهْ نشانِ دیگری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.