هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مضامین عاشقانه، رنج و اندوه، وطن‌پرستی و هنر شاعری سخن می‌گوید. شاعر از دردهای عشق، سوختگی‌های دل، و دوری از وطن می‌نالد و همچنین به جایگاه شاعر و تأثیر سخن او اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۰۰

چون گوشه کلاه به پروانه نشکنم؟
داغ از میان سوختگان دست من گرفت

از چاک پیرهن چه قدر وا شود دلش؟
دستی که فال عیش ز چاک کفن گرفت

در نار باغ سینه حلاوت نمانده است
امروز دست ازوست که سیب ذقن گرفت

در سنگلاخ دهر چه پاسخت کرده ای؟
آیینه روشنی ز جلای وطن گرفت

صائب همین بس است که در سلک شاعران
طالب نمی کند به سخن های من گرفت

کلکم به یک صریر سواد سخن گرفت
بلبل به زور ناله سراسر چمن گرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.