هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، بهار و شکوفایی طبیعت را توصیف می‌کند. شاعر با تصاویر زیبا از شکفتن گل‌ها، باغ، و عناصر طبیعی، مفاهیمی مانند عشق، رنج، و زیبایی‌های زندگی را بیان می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و فلسفی مانند گذر زمان و ناپایداری دنیا دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند و مناسب افرادی است که با ادبیات کلاسیک فارسی آشنایی نسبی دارند.

غزل شمارهٔ ۲۱۰۴

از نوبهار روی زمین خشک و تر شکفت
این باغ را ببین که چه در یکدگر شکفت

شب زنده دار باش کز این باغ دلفریب
آن فیض بیش برد که پیش از سحر شکفت

گلگل شکفت آبله من ز نیشتر
نتوان به روی دشمن ازین بیشتر شکفت

با غنچگی بساز که نرگس درین چمن
افتاد در خمار اگر یک نظر شکفت

جای فراغ بال ندارد فضای چرخ
در سینه صدف نتواند گهر شکفت

هر پاره ای شد از جگرم لعل آبدار
پیکان آبدار تو تا در جگر شکفت

از چشم شور، صبح به خون شفق نشست
بیچاره شد کسی که درین بوم و بر شکفت

مردم به روی هم نتوانند رنگ دید
خوش وقت لاله ای که به کوه و کمر شکفت

چندان که کرد شرم و حیا بیش خودکشی
در پرده غنچه لب او بیشتر شکفت

هر چند گل ز خنده سر خود به باد داد
سال دگر ز ساده دلی بیشتر شکفت

برداشت سقف چرخ ز جا، شور بلبلان
صائب درین بهار چه گل تا دگر شکفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.