هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مضامینی مانند ناامیدی، سختی‌های زندگی، وابستگی به تقدیر و طبیعت، و مقاومت در برابر مشکلات سخن می‌گوید. شاعر از عناصری مانند خورشید، سایه، خنجر، و آبله دست برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند تقدیر، صبر، و رضایت به شرایط وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و سختی‌های زندگی نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.

غزل شمارهٔ ۲۱۳۱

خورشید ترا از خط شبرنگ وبال است
چون سایه قدم پیش نهد وقت زوال است

از خنجر سیراب نترسد جگر ما
هر چند که می صاف بود مفت سفال است

هر دانه که از آبله دست نشد سبز
زنهار مکن میل که آن تخم وبال است

در سلسله آبله دست توان یافت
امروز درین دایره آبی که حلال است

موقوف به آسایش چرخ است قرارم
هر کار که موقوف محال است، محال است

از بس که گرفتار گرفتاری خویشم
هر حلقه دامم به نظر چشم غزال است

بر بستر گل وقت خزان تکیه نماید
آن را که ز طاوس، نظر بر پر و بال است

صائب سخن غنچه نشکفته همین است
جمعیت دل در گره سخت ملال است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.