هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به توصیف عشق و جذابیت‌های آن می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند سبزی، سیلاب، ماهی، بحر، و خورشید برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. این اشعار همچنین به مفاهیمی مانند فتنه، دشمنی با ایمان، و عذاب عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند فتنه و دشمنی با ایمان ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۴۸

سبزی که مرا ساخته بیتاب همین است
خضری که به آدم ندهد آب همین است

شوخی که به یک جلوه مستانه جهان را
داده است به سیلاب می ناب همین است

سیلاب خرامی که فکنده است ز رفتار
در کوه گران رعشه سیماب همین است

ماهی که نموده است ز رخسار شفق رنگ
خون در دل خورشید جهانتاب همین است

بحری که ز رخسار گهر گرد یتیمی
شسته است به رخساره چون آب همین است

آن فتنه ایام که در پرده شبها
آورده شبیخون به سر خواب همین است

آن دشمن ایمان که ز رخسار چو قندیل
آتش زده در سینه محراب همین است

آن گوهر شهوار که دریای گهر را
در گوش کشد حلقه گرداب همین است

خورشید عذاری که ازو سوخته صائب
خون در جگر لاله سیراب همین است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.