هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از تشبیهها و استعارههای زیبا برای بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی استفاده میکند. شاعر از شراب، زلزله، گل، خار، و دیگر عناصر طبیعی برای بیان احساسات و تفکرات خود درباره وصال، جدایی، عقل و جنون بهره میبرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۱۷۶
خام است شرابی که در او غلغله ای هست
پوچ است زمینی که در او زلزله ای هست
گل می شکفد از مژه خار مغیلان
تا در قدم گرمروان آبله ای هست
با گل همه شب دست و گریبان وصال است
چون خار کسی را که زبان گله ای هست
چون معنی بیتیم یکی، از ره معنی
در صورت اگر ما و ترا فاصله ای هست
ارباب جنون را ز کشاکش خبری نیست
در گردن عقل است اگر سلسله ای هست
همره چه ضرورست، که از سنگ ملامت
در هر قدم راه جنون قافله ای هست
صائب برد از صحبت گل فیض چو بلبل
آن را که درین باغ زبان گله ای هست
پوچ است زمینی که در او زلزله ای هست
گل می شکفد از مژه خار مغیلان
تا در قدم گرمروان آبله ای هست
با گل همه شب دست و گریبان وصال است
چون خار کسی را که زبان گله ای هست
چون معنی بیتیم یکی، از ره معنی
در صورت اگر ما و ترا فاصله ای هست
ارباب جنون را ز کشاکش خبری نیست
در گردن عقل است اگر سلسله ای هست
همره چه ضرورست، که از سنگ ملامت
در هر قدم راه جنون قافله ای هست
صائب برد از صحبت گل فیض چو بلبل
آن را که درین باغ زبان گله ای هست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.