۲۳۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۱۸۱

دلبستگی خلق به عمر گذران چیست؟
استادگی عکس درین آب روان چیست؟

پیش و پس اوراق خزان نیم نفس نیست
آسودگی خلق ز مرگ دگران چیست؟

آسوده شود سیل چو پیوست به دریا
از بیم اجل این همه فریاد و فغان چیست؟

جز خواهش الوان که کشیده است به خونت
دیگر ثمر نعمت الوان جهان چیست؟

تخمی بفشان، توشه راهی به کف آور
حاصل ز دل و دیده خونابه فشان چیست؟

چون دیده ارباب هوس، روز قیامت
در پله اعمال تو جز خواب گران چیست؟

ای سرو که عمری به رعونت گذراندی
جز دست تهی، حاصلت از باغ جهان چیست؟

مردم همه مهمان لب کشته خویشند
از گردش چرخ این همه فریاد و فغان چیست؟

حق رزق تو بر سفره افلاک نوشته است
ای سست یقین این همه اندیشه نان چیست؟

تا چند به گرد سخن خلق برآیی؟
جز ذکر خدا صیقل شمشیر زبان چیست؟

صائب قدم از دایره چرخ برون نه
جز نیش درین کارگه شیشه گران چیست؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.