هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر عشق و شیفتگی شاعر به معشوق است. او از بیادبی و بیحیایی معشوق شکایت دارد، اما با این وجود دل از فکر او بیرون نمیبرد. شاعر خود را دیوانهای میداند که ملامت دیگران بر او تأثیری ندارد و لذتی جز نگاه به معشوق نمیشناسد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۱۸۴
در دیده بی شرم و حیا نور ادب نیست
بی رویی از آیینه بی پشت، عجب نیست
غیر از نگه دور، چو خار سر دیوار
از گلشن حسن تو مرا برگ طرب نیست
از فکر خط و خال تو بیرون نرود دل
گنجینه این راز به غیر از دل شب نیست
در مشرب دیوانه من، سنگ ملامت
در چاشنی فیض کم از هیچ رطب نیست
صائب اگرت هست سر گوشه نشینی
چون خال، ترا جا به ازان گوشه لب نیست
بی رویی از آیینه بی پشت، عجب نیست
غیر از نگه دور، چو خار سر دیوار
از گلشن حسن تو مرا برگ طرب نیست
از فکر خط و خال تو بیرون نرود دل
گنجینه این راز به غیر از دل شب نیست
در مشرب دیوانه من، سنگ ملامت
در چاشنی فیض کم از هیچ رطب نیست
صائب اگرت هست سر گوشه نشینی
چون خال، ترا جا به ازان گوشه لب نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.