هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق، دل‌بستگی، و حالات روحی شاعر می‌پردازد. شاعر از زلف یار، چشم و ابروی معشوق به عنوان نمادهای جذابیت و عشق یاد می‌کند و از دلبستگی و اسارت دل در این عشق سخن می‌گوید. همچنین، مفاهیمی مانند صبر، رضایت به تقدیر، و عشق الهی نیز در ابیات مشهود است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۴۶

تا نافه زلف مجلس آراست
آهوی حواس، دشت پیماست

چشم تو شرابخانه دل
ابروی تو قبله تماشاست

قفل دل زنگ بسته ما
موقوف کلید بال عنقاست

اندیشه رزق، تنگ چشمی است
تا خرمن نه سپهر برجاست

از زیر سایه خیمه چرخ
مجنون مرا هوای صحراست

این دایره های آتشین سیر
سرگشته نقطه سویداست

نقشی به مراد اگر نشیند
بازی نخوری که آن نه از ماست:

کز پرتو دست جامه پیرا
سوزن در کار خویش بیناست

گر روی جهان ز ما بگردد
غم نیست چو روی عشق با ماست

سودای چنین که یاد دارد؟
جان باخته ایم و صرفه با ماست

هر فیض که می رسد به صائب
از روح پر از فتوح ملاست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.