هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق صادقانه، رنجهای پنهان، و تقابل نور و تاریکی در وجود انسان است. شاعر از تشبیهات زیبایی مانند صبح، شمع، و چاک گریبان استفاده کرده تا احساسات خود را به تصویر بکشد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعارههای پیچیده، ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. این شعر更适合 افرادی که با ادبیات کلاسیک فارسی آشنایی نسبی دارند.
غزل شمارهٔ ۲۲۸۱
چاک خواهد سربرآورد از گریبانم چو صبح
رفته رفته می کند گل داغ پنهانم چو صبح
سینه ام از خاکمال گرد کین بی نور نیست
در صفا سر حلقه نیکان و پاکانم چو صبح
بی تکلف باز کن بند نقاب سینه را
عاشق صادق کن از لطف نمایانم چو صبح
من که نور صدق می تابد ز گفتارم، چرا
شمع کافوری نسوزد در شبستانم چو صبح؟
عیسی از خط شعاعی رشته تابی گو مکن
جنگ دارد با رفو چاک گریبانم چو صبح
صائب از روزی که آن خورشید رو را دیده ام
خوشه خوشه اشک می ریزد به دامانم چو صبح
رفته رفته می کند گل داغ پنهانم چو صبح
سینه ام از خاکمال گرد کین بی نور نیست
در صفا سر حلقه نیکان و پاکانم چو صبح
بی تکلف باز کن بند نقاب سینه را
عاشق صادق کن از لطف نمایانم چو صبح
من که نور صدق می تابد ز گفتارم، چرا
شمع کافوری نسوزد در شبستانم چو صبح؟
عیسی از خط شعاعی رشته تابی گو مکن
جنگ دارد با رفو چاک گریبانم چو صبح
صائب از روزی که آن خورشید رو را دیده ام
خوشه خوشه اشک می ریزد به دامانم چو صبح
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.