۲۷۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۹۱

قسم به خط لب ساقی و دعای قدح
که آب خضر نیرزد به رونمای قدح

گذشت عید بهار و ز تنگدستیها
رخی به رنگ نداریم از حنای قدح

هلال گوشه ابرو نمود، باده بیار
که همچو موج دلم می پرد برای قدح

اگر چه تخم طمع زردرویی آرد بار
زکات رنگ به گلشن دهد گدای قدح

مرا ز همت مستانه شرم می آید
که نقد هستی خود را کنم فدای قدح

نصیحت تو به جایی نمی رسد زاهد
تو و تلاوت قرآن، من و دعای قدح

به عندلیب بگو از زبان من صائب
تو و ستایش گلشن، من و ثنای قدح
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.