هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، گرمای وجود، ندامت، و تأثیر احساسات عمیق بر زندگی انسان می‌پردازد. شاعر با بیان تأثیر گرمای عشق و شراب بر روح و جسم، به زیبایی احساسات انسانی را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌هایی به شراب و مستی دارد که مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۲۳۶۹

ساقی از یک جرعه می این بینوا را گرم کرد
سردی از دوران نبیند هر که ما را گرم کرد!

می توان افروخت شمع از سایه بال و پرش
استخوان گرم من ازبس همارا گرم کرد

سبحه را در دست زاهد چون سپند آرام نیست
تا دم گرم که محراب دعا را گرم کرد؟

از شفق زد غوطه در اشک ندامت آفتاب
این سزای آن که زیر چرخ جا را گرم کرد

زخم صبح از بخیه انجم اگر آید بهم
می تواند خواب هم مژگان ما را گرم کرد

باد رنگین از شراب لعل دایم ساغرش
هر که در قتل من آن گلگون قبا را گرم کرد

می روند از جا سبکروحان به اندک نسبتی
برگ کاهی می تواند گهربار گرم کرد

می کند برگ اقامت را خزان پا در رکاب
سردی ایام عمر بیوفا را گرم کرد

عشق برد افسردگی بیرون زطبع خاکیان
روی گرم آفتاب این ذره ها را گرم کرد

می کند روی زمین را از گرانجانان سبک
خون من زینسان که آن تیغ جفا را گرم کرد

می برد مرغ هوا غیرت به مرغان کباب
صائب از بس آه سوزانم هوا را گرم کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.